شازده احتجاب
خسرو که آخرین بازمانده ی خاندان قاجار است از بیماری موروثی سل رنج می برد.مدام در حال سرفه کردن است. در میان این سرفه ها خاطرات خشونت بار خانواده اش را به یاد می آورد. خسرو یا همان شازده احتجاب مدام از این خشونت ها برائت می جوید و نمی خواهد همچون اجداد خود به چنگال خون و خونریزی خود بافتد.اما ناخواسته در این مدار قرار می گیرد. شازده پس از مرگ همسر زیبا و جوانش فخرالنسا خدمتکارش فخری را مجبور می کند تا هم نقش فخرالنسا را بازی کند و هم در نقش خدمتکار باقی بماند.مراد که پیشکار قدیمی اوست و حاال بر صندلی چرخدارمی نیشند و توان راه رفتن ندارد،هر روز به دیدار شازده می آید و خبر مرگ جدیدی را به او میدهد.این شب آخر مراد باز به در خانه ی او آمده و گویا خبر مرگ مرگ شازده را برای خودش آورده.
هوشنگ گلشیری
بهمن فرمان آرا
تل فیلم
جمشید مشایخی
فخری خوروش
نوری کسایی
ولی شیراندامی
حسین کسبیان
فیروز بهجت محمدی
پروین سلیمانی
شادی
مهری ودادیان
مهری مهرنیا
آنیک شفرازیان
ملیحه نیکجومند
منصور کوشان
وحید خوانساری
شهلا پوردل
احمد خوانساری
محمدعلی میاندار
نعمت حقیقی
عباس گنجوی
احمد پژمان
واروژ کریم مسیحی
علی کسمایی
محسن کلهر
عباس گنجوی
ملک جهان خزائی
ایرج سمندی
فرشید مثقالی
فرهاد فرهادی
فارسی
نود و سه دقیقه
تهران
بز بالدار برای بهترین فیلم به مفهوم مطلق