اسماعيل شبلی نويسنده ای پير است كه تنها در آپارتمانش زندگي ميكند.يك شب كه دارد مقدمات خودكشی را فراهم میكند،دوست قديمیاش محمدرضا سعدی ،سرزده پس از سیوهشت سال به ديدار او میآيد. او تازه از سويس برگشته و مايل است تا قبر پسرش كه خودكشي كرده بود را پيدا كند.هر دو پيرمرد مهياي سفر میشوند و پيش از حركت سعدی میفهمد كه شبلی سرطان ريه دارد. آن دو سفر را آغاز میكنند ودر راه چندين بار با فرشتهی مرگ رو به رو میشوند.شبلی شخصيتهای داستان نيمهتمامش را در ميان جادهها میبيند و آنها را سوار میكند.در اين شهر به شهر شدنها به جنگلی میرسند كه فرشتهی مرگ انتظارشان را میكشد.اما تنها شبلی را میبرد.انگار به سعدی مهلت كوتاهی میدهد تا خود را به مزار پسرش برساند و جان او را آنجا طلب كند.
بهمن فرمان آرا
بهمن فرمان آرا
علی رضا شجاع نوری
جمشید مشایخی
رضا کیانیان
هدیه تهرانی
بابک حمیدیان
جمشید هاشم پور
فخری خوروش
پیام دهکردی
حسین کسبیان
فاطمه معتمدآریا
احمد پژمان
محمود کلاری
عباس گنجوی
حسن فارسی
حسن فارسی
مهرداد میرکیانی
حسام الدین نورانی
شهریار شهباززاده
فرزام منطقی
محمدرضا دلپاک
ساعد مشکی
صد دقیقه
تهران،شیراز،اصفهان
فارسی